موفقیت را تجربه نکنید مشاهده کنید

در اینجا مقالات کاملا عملی در مورد موفقیت را با هم بررسی می کنیم

موفقیت را تجربه نکنید مشاهده کنید

در اینجا مقالات کاملا عملی در مورد موفقیت را با هم بررسی می کنیم

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

فردریش شیلر

فردریش شیلر │ صد نویسنده برتر جهان

تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته  است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” فردریش شیلر” ، نویسنده ی آلمانی و خالق کتاب” تاریخ جنگ سی‌ساله” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.

زندگی نامه

یوهان کریستف فریدریش فون شیلر در دهم نوامبر ۱۷۵۹ در مارباخ آلمان چشم به جهان گشود. وى همراه گوته شاعر معروف آلمانی سبک «کلاسیک وایمارى» را بنیان گذاری کرد. از آن جهت که شیلر معیارهاى تازه اى براى درام نویسى به زبان آلمانی وارد کرد، امروزه یکى از چهره هاى مهم تاریخ ادبیات آلمان به شمار می رود.

به دستور دوک کارل آگوست فریدریش شیلر مجبور شد از سال ۱۷۷۳ به مدرسه نظامى برود که در آنجا کارآموزى جوانان را با جدیت و سختگیرى هرچه تمام تر برعهده داشتند. اما در همان سال وارد دانشکده حقوق شد و در سپس سال ۱۷۷۵ تحصیل در رشته پزشکى را آغاز کرد.در این سال ها و تحت تاثیر کلوپ اشتوک و لسینگ نخستین آثار شعرگونه و درام خود را نوشت.شیلر در سال ۱۷۷۷ تحت تاثیر افکار روشنگرانه و طرد استبداد، درام سارقین خود را به رشته تحریر دراورد و در ۱۷۸۰ رساله دکترى خود را با عنوان کوششى در مورد ارتباط خوى حیوانى انسان با روح اش که تاثیر متقابل جسم و روح را بررسى مى کرد نوشت.از همان سال و ضمن فعالیت در سمت پزشک گردان در اشتوتگارت زندگى بى بند و بارى را داشت.هنگامى که دوک نوشتن هر گونه مطلبى را براى او ممنوع اعلام کرد، ابتدا به مانهایم سپس به فرانکفورتِ ماین و از آنجا به اوگرزهایم فرار کرد.

بالاخره کارولینه فون وولسوگن که او نیز نویسنده بود،شیلر را که به لحاظ اقتصادى و روحى در وضعیت نامطلوبی قرار داشت، در ملک خود به نام باوئرباخ واقع در ماینینگن پذیرفت. شیلر در آنجا نمایشنامه دسیسه و عشق را نوشت. سپس به مانهایم بازگشت و در پاییز ۱۷۸۳ به مدت یک سال نمایشنامه نویس تئاتر ملى دالبرگ را بر عهده گرفت. برعکس نمایشنامه رذایل، دسیسه و عشق، مورد تحسین و توجه تماشاگران مانهایمى قرار گرفت. از آنجا که دیگر قرارداد شیلر در آن تئاتر تمدید نشد، مجدداً سفرهاى خود را آغاز کرد.او در مدتى که در منزل کارمندى به نام کریستیان گاتفرید کورنر در لوشویتس واقع در ایالت زاکسن اقامت داشت، سرودى با نام به شادى نوشت که در سال ۱۸۲۳ بتهوون آهنگى روى آن نواخت.در همان دوره (۱۷۸۶) نامه هاى فلسفى را براساس عقیده وحدت وجود نوشت. عشق ناکام او به هنریته فون آرنیر عزم شیلر را مبنى بر سفر به وایمار راسخ تر کرد.

او در ۲۱ جولاى ۱۷۸۷ وارد این شهر شد و با آشناى قدیمى خود، شارلوته فون کالب که او هم نویسنده بود، مجدداً ارتباط برقرار کرد و با هردر و ویلاند آشنا شد.بررسى موضوعات تاریخى و مقاله تحقیقى برخاسته از آن به نام تاریخ سقوط هلند متحد در مقابل دولت اسپانیا (۱۷۸۸) که براساس سنت هاى روسو و ولتر نوشته شده بود که پایان فشار و استبداد را حق طبیعى مردم مى دانستند، موجب شد که شیلر در سال ۱۷۸۹ و با پادرمیانى گوته به درجه پروفسورى تاریخ در ینا برسد. به علاوه شیلر، تاریخ جنگ سى ساله را در سه مجلد و طى سال هاى ۱۷۹۲ _ ۱۷۹۰ نوشت. در همین دوران بود که شیلر بررسى و اندیشه در مورد فلسفه ایده آلیستى کانت را آغاز کرد.

شیلر در ۲۲ فوریه ۱۷۹۰ با خواهر کارولینه فون وولسوگن، به نام شارلوته فون لانگه فِلد ازدواج کرد.سال بعد مبتلا به بیمارى سختی شد که مجبور شد از تدریس چشم پوشى کند.طى دهه نود قرن هجدهم آشنایى شیلر با گوته، که ابتدا به نظر بسیار پیچیده و مشکل ساز مى رسید، به دوستى صمیمانه و سودمندى تبدیل شد. این واقعیت که اتمام کار بخش اول فاوست گوته، براساس تشویق هاى شیلر بوده و در مقابل گوته هم شیلر را در سرودن قصایدش تشویق مى کرده است بیانگر این حقیقت است که این دو شاعر متقابلاً براى یکدیگر الهام بخش بوده اند.گفت وگوها، پروژه ها، نظریه ها و کارهاى مشترک انجام شده، سبک «کلاسیک وایمارى» را به وجود آورد که براساس الگوهاى عهد عتیق و دوران رنسانس بود. سپس نمایشنامه هاى ماریا استوارت (۱۸۰۰)، باکره اورلئان (۱۸۰۱) و ویلهلم تل (۱۸۰۳) با سرعت زیاد نوشته شدند.شیلر سرانجام در ۹ ماه مه ۱۸۰۵ در وایمار و در اثر عوارض بیمارى شدیدى که سال ها پیش مبتلا به آن شده بود،درگذشت او در دوران حیات و پس از مرگ هم – به خصوص به دلیل دوستى با گوته _  همواره مورد احترام و تحسین قرار دارد. آثارش به عنوان آثار «کلاسیک» شناخته شده و به ندرت مورد انتقاد قرار گرفته است. از جمله تحسین کنندگان شیلر مى توان از توماس مان، برشت و داستایوفسکى نام برد.

آثار

نمایشنامه ها

  • راهزنان
  • توطئهٔ فیسکو از اهالی جنوا
  • نیرنگ و عشق
  • دون کارلوس
  • والنشتاین
  • ماریا استوارت
  • دوشیزهٔ اورلئان
  • عروسِ مسینا
  • ویلهلم تِل

آثار تاریخی

  • تاریخ انقلاب هلند
  • تاریخ جنگ سی‌ساله

نوشته های فلسفی

  • نامه‌های آگوستبورگ
  • دربارهٔ اشعار ساده‌لوحانه و احساسی
  • آزادی و دولت فرزانگی

مروری بر آثار و اندیشه ها

شیلر یکی از فرهنگ سازان ، نویسندگان و شاعران بزرگ آلمان بوده است. بنا بر آنچه که از اسناد مربوط به زندگی نامه ی شیلر به دست ما رسیده است ، او یکی از تاثیر گذار ترین شخصیت های ادبی در آلمان محسوب می شده است. او در حوزه های مختلفی دست به قلم شده است که از میان آنان می توان به نمایشنامه نویسی ، شعر ، نویسندگی داستان و رمان و پژوهش های تاریخی و ادبی اشاره کرد.

در ادامه بخشی از ” چکامه ی شادی ” از فردریش شیلر را با هم مرور می کنیم

شادی!

قانون جذب

هدف چیست

  • محمد رضا تیموری
  • ۰
  • ۰

نامه عاشقانه

چگونه یک نامه عاشقانه بنویسیم ؟

همه ی ما در زندگی مان حداقل یکبار را عاشق شده ایم. عشق بزرگترین نعمتی است که خداوند به انسان ها عطا کرده است تا بتوانند کنار یکدیگر در کمال صلح ، صفا و محبت زندگی کنند. هر موقع که صحبت از عشق به میان می آید ، آدمی یاد خاطرات دوران عاشقی و  بگیر و ببندهای روزگار عاشقی اش می افتد. عشق در دوره های مختلف شکل های مختلف داشته است. بعنوان مثال اگر بخواهیم همین حالا از پدر و مادرهایمان بپرسیم که شما چطور عاشق شدید ، مطمئنا نیمی از آنها به شما خواهند گفت که اصلا تا قبل از ازدواجشان همدیگر را ندیده اند و نیمی دیگر نیز خواهند گفت که همدیگر را در فامیل دیده اند و یا نشان کرده ی هم بوده اند و هزاران ماجرایی که دیگر امروز حتی ردی از آنها هم نیست. اما ما نمی خواهیم راجع به تاریخ عشق در دنیا حرف بزنیم ، بلکه همه ی این ها را گفتیم که به نامه عاشقانهبرسیم. بله ، نامه عاشقانه. نامه عاشقانه، نخستین ابزار ارتباطی عاشقان در تاریخ و علی الخصوص در این چند دهه ی اخیر بوده است. پس از آنکه دوره ی ازدواج های سنتی تمام شد و پای جوانان به تکنولوژی و دانشگاه ها و اجتماع باز شد ، عاشقی هم شیوه ای دیگر پیدا کرد و بیان آن هم برای خودش ماجراهایی دیگر را به همراه آورد. در طول این سالها ، به جرئت می توان گفت که روزگار عشق و عاشقی مدام در میان جوانان شکل های گوناگون به خود گرفته است و با رشد تکنولوژی ها و صد البته آزادی های اجتماعی ، هر کدام از جوانان ما و ( صد البته جوان دل های میانسال و کهنسال ما ) نیز به عشق نگاه دیگری پیدا کرده اند. اما از هر سویی که به قضیه ی عشق نگاه می کنیم ، در می یابیم که نامه عاشقانهدر گیر و دار این دنیای ارتباطات ، مدرنیته و این همه وسیله ی هوشمند هیچگاه حذف نگردیده و همچنان استوار جایگاه خود را در دل و جان عاشقان حفظ کرده است.نامه عاشقانههنوز هنوزه یکی از در دسترس ترین راه های ارتباطی میان عاشق و معشوق است. شاید این روزها بسیاری از افراد دیگر نام نامه عاشقانهرا نشنیده باشند و یا اینکه اگر به پیش شان از نامه های عاشقانه بگویید ، پوزخندی تحویلتان بدهند و بگویند :" مگر هنوز هم کسی نامه عاشقانهمی نویسد؟ ". در جواب این افراد باید بگوییم که :" بله ، هنوز هم نامه عاشقانهمی نویسند و نه تنها از تعداد نامه نویس های عاشقانه  کم نشده است ، بلکه هر روز و هر دهه بر تعداد آن ها افزوده هم می شود." . اما به راستی سوال اساسی این است که نامه عاشقانهچه ویژگی دارد که هنوز هنوزه نیز در میان عاشقان رواج دارد و از آن بعنوان یکی از شیرین ترین بخش های عاشقی یاد می شود؟ پاسخ این سوال را ابتدا به امر باید در وجود " نامه ها " بررسی کرد و بعد از آن به سراع انواع آن رفت و از عاشقان پرسید که چرا هنوز نامه عاشقانهمی نویسند. نامه نویسی از قدیم الایام در تاریخ ، به عنوان یکی از راه های ارتباطی میان مردم بوده است و از آن استفاده های فراوان می شده است. آن زمان که هنوز پای تلفن و تلگرام و واتس آپ به خانه های مردم باز نشده بود ، تنها راه ارتباط گرفتن با اشخاص ، اداره جات و سازمان ها نوشتن نامه بود. نامه ویژگی های بسیاری دارد و این ویژگی ها هنوز هنوزه نیز جایگزینی برای آن پیدا نشده است و نامه ها همچنان اصلی ترین ، پر بازده ترین و پرمخاطب ترین شیوه ی ارتباطی بین مردمان است. امروزه فقط می توان این ادعا را کرد که نامه های کاغذی ، دیگر به شکل سابق موجود نیستند و جای خودشان را به نامه های الکترونیک و ایمیل و نامه های اتوماسیونی داده اند. اما نامه ها همچنان مانند درختی سترگ ریشه در تاریخ دارند و کاربردهای فراوان آن نیز بر هیچکس پوشیده نیست. اگر بخواهیم تنها به چند مورد از این کاربردها اشاره کنیم می توانیم این چنین بگوییم که نامه ها ، فرصت صحبت کردن آن هم بدون هیچ مانع ذهنی را به ما میدهند. فرض کنید که می خواهید از یکی از دوستانتان بابت اشتباهی که کرده اید عذر خواهی کنید اما رویتان نمی شود ، مستقیم به او بگویید و یا اینکه غرورتان اجازه نمی دهد که رو در رو به او چیزی بگوید و این ها همه می تواند در یک نامه و تنها در چند سطر نوشته شود و بیشترین نتیجه را بگذارد. دیگر ویژگی نامه ها این است که در زمان صرفه جویی می کند. فکر کنید که اگر همه ی متقاضیان وام ، جلوی بانک صف می کشیدند ، چه زمانی باید صرف آنان می شد تا که به کارهایشان رسیدگی شود. و یا فرض کنید که اگر وزارت خانه ای قصد ابلاغ یک بخش نامه را بصورت شفاهی به همه ی اداره جات زیر مجموعه اش داشت ، چه زمانی طی می شد تا این پیام به گوش همه ی کارمندان برسد و تازه اگر صحیح برسد و چیزی این میان کم و کسر نشود. ولی امروز تنها به کمک یک نامه همه می توانند در خواست وام دهند و همه ی کارمندان نیز در یک زمان یکسان ، از جدیدترین قوانین وضع شده آگاهی می یابند. نامه ها ویژگی های زیادی دارند اما بگذارید یکی دیگر از این ویژگی ها را بگوییم و برویم سراغ نوشتن نامه عاشقانهو اینکه " چگونه یک نامه عاشقانهبنویسیم؟ ". آخرین ویژگی نامه ها ماندگاری آنان است. وقتی شما حرفی می زنید نهایتا تا چند روز ذهن مخاطبان شما را به خود مشغول کند. اما در نهایت ، فراموش می شود. ولی وقتی شما یک نامه می نویسید ، این نامه ، قدرتی در خود دارد که برای همیشه ماندگار می ماند. می توان هر وقت و هر ساعت به آن رجوع کرد. می توان هر زمان به بند بند آن رجوع کرد و حرف های آن را یکبار دیگر مرور کرد. همه ی این ها که گفتیم ، ویژگی های یک نامه بود ، نامه ای که می تواند عاشقانه هم باشد و اگر عاشقانه باشد آنگاه باید دید که ویژگی هایش چند برابر می شود و لطفش تا به کجای قلب جهان را فتح می کند.

چرا باید نامه عاشقانهبنویسیم ؟

سوال خوبی است. ما انسان ها همیشه باید برای هر چیزی ، یک " چرا؟" در ذهنمان داشته باشیم و این خاصیت انسان است. اما اگر روزی معلم نویسندگی نبودم و تدریس نویسندگی را برعهده نداشتم ، اگر کسی از من این سوال را می پرسید به او می گفتم که : " شما لطف کن و اول به من بگو که چرا باید عاشق شویم ، تا من بعدش به تو بگویم که چرا باید نامه عاشقانهبنویسیم؟ " . راستش را بخواهید هزار و یک دلیل می توان برای نوشتن نامه عاشقانهآورد و آن را تبدیل به یک اتفاق بسیار منطقی کرد ، اما پیش از این که این دلیل ها را برایتان بازگو کنم باید به این نکته اشاره کنم که همانطور که عاشقی یکباره به دل آدم فرو می آید ، نوشتن نامه عاشقانهنیز یکباره به ذهن آدم خطور می کند و دلیلی ندارد جز آنکه آدمی عاشق می شود و از عاشق هیچ کاری بعید نیست ، حتی نویسنده شدن. اما بگذارید چندین دلیل برای آن دسته از انسان هایی که نامه عاشقانهرا کار مزخرفی می دانند بیاورم که هم مروری باشد بر ارزش نوشتن نامه عاشقانهو هم این که دلیلی باشد بر اینکه نوشتن نامه عاشقانهکاری کاملا منطقی است.

1) عشق ، یک مقوله ی شخصی است

نامه نوشتن یکی از شخصی ترین راه های ارتباطی است و عشق نیز دقیقا یکی از شخصی ترین مناسبات فردی میان آدم هاست. بگذارید کمی این قضیه را برایتان باز کنم .همه ی ما در زندگی به عشق فکر کرده ایم . به اینکه چه می شود که آدمی عاشق می شود و به اینکه عشق چیست؟ همه ی ما واژه هایی مانند " حرمت عشق " ، " راز عشق " و .... را شنیده ایم ، اما اگر بخواهیم همه ی تعاریف عشق را تنها در یک مفهوم خلاصه کنیم باید چنین بگوییم که هیچ تعریفی برای عشق وجود ندارد و هیچ حریمی نیز نمی توان برای آن تعیین کرد جز آنکه بگوییم عشق یک مفهوم کاملا شخصی است. هنگامی که شما عاشق یک انسان دیگر می شود ، تمام فکر و ذهنتان مشغول او می شود و به طبع شما دیگر از آن خودتان نیستید. چرا که هر جا که می روید ، به یاد او هستید و او را در کنار خود احساس می کنید ، به هر چه فکر می کنید نهایتا به معشوق شما متصل می شود و هر آرزویی هم که می کنید ، معشوقه ی شما در آن شریک است. همه ی این ها را اگر کنار هم بگذاریم به نتیجه ای می رسیم که می توانیم بگوییم ، عشق چیزییست میان دو انسان که جز این دو نباید هیچکس از این مقوله آگاهی پیدا کند. اگر می خواهید عشقتان تنها بین شما و معشوقه ی تان بماند و اگر می خواهید از آنچه که پیش تر به عنوان راز عشق تان یاد کردیم ، کسی چیزی نفهمد ، بهترین راه نامه نوشتن است. نامه این فرصت را به شما میدهد که دیواری بلند و در حین حال سترگ از فضای شخصی عشقتان برای خودتان بسازید و در این دیوار دژ و قلعه ای بنا کنید که جز شما و معشوقه ی تان هیچ کس راه ورود به آن را بلد نباشد . مصالح مورد نیاز برای ساخت این قلعه ، تنها یک چیز است و آن کلماتی است که از عشق شما و معشوقه ی تان به یکدیگر شکل گرفته است. پس نامه نوشتن نخستین مزیتی را که برای شما به همراه دارد این است که یک حریم شخصی برای عشق شما فراهم می آورد که شما می توانید در آن به راحتی با معشوقه ی خود معاشقه ی کلامی داشته باشید. جا دارد که در این جا به کلامی از گفته های هوشنگ ابتهاج اشاره کنم که می گفت  : " دوستت دارم واژه ای نیست که آدمی بخواهد آن را فریاد بزند ، آن را باید درون گوش معشوق گفت ، آن را باید درون قلب او نوشت . " و چه راهی بهتر از نوشتن یک نامه که پنهان ترین پیام ها را بدون آنکه کسی بشنود به قلب معشوقه ی شما می فرستد و در آنجا بایگانی می شود.

2) عشقتان را ماندگار کنید

این روزها دوستت دارم دیگر تبدیل به یکی از سر زبان ترین واژه های موجود در روابط عاشقانه شده است. این روزها همه به هم می گویند دوستت دارم. این واژه روزی شاید یکی از سنگین ترین واژه هایی بود که عاشقی به معشوق خود می گفت ، اما امروزه دم دستی ترین واژه برای بیان عشق و ابراز احساسات میان همه ی مردم ، واژه ی " دوستت دارم" شده است. پس از آن واژه ی " عاشقتم" نیز دیگر کاربرد خودش را از دست داده است و به جز روابط عاشقانه در جای جای اجتماع از آن استفاده می شود. اما این ها دلیل خوبی نیست برای آنکه ما نتوانیم عشق خود را به کمک این واژه ها ابراز کنیم.واژه های محبت آمیز ، به دلیل کثرت استفاده در جامعه رنگ احساسی خود را باخته اند و شنیدن ان ها بصورت زبانی نیز تنها چند ثانیه ای احساس خوب و صد البته ارزشمند را در اختیار یک زوج عاشق می گذارد ، اما به راستی چه راهی وجود دارد که آدمی بتواند همین احساسات بسیار کوچک را تبدیل به یک عشق بزرگ کند و آن را در ذهن ماندگار کند؟ اگر نظر مرا می خواهید ، نوشتن. نوشتن تنها راهی است که یک انسان می تواند از دل آن تمامی اخساساتی که در دل خود دارد را در قلب معشوقه ی خودش ماندگار کند. این هنر نوشتن است. این جادوی کلمات است. هنگامی که شما قصد به نوشتن یک نامه می کنید و هنگامی که شما تصمیم می گیرید که عشق خود را از طریق یک نامه ابراز کنید ، تمام دریچه های ذهنی شما ، اعم از احساسات ، منطق ، شور ، عشق ، خاطرات و هزار دروازه ی دیگر به روی قلم شما گشوده می شود و شما می توانید از اعماق وجودتان کلماتی را بر روی کاغذ بیاورید که به هیچ وجه نظیر آن به لحاظ احساسی در دنیای مکالمات روزمره و محاوره ای وجود ندارد و بیان آن نیز امکان پذیر نیست. شاید باورتان نشود ، اما تحقیقاتی میدانی در یکی از ایالت های آمریکا نشان داده است که آدم ها با خواندن واژه ی " دوستت دارم" بیش از شنیدن آن خوشحال می شوند و وقتی این واژه را مطالعه می کنند و آن را می خوانند ، هورمونی در مغز آنان ترشح می شود که احساس اعتماد و صداقت را برای آنان به ارمغان می آورد. از این رو شما خودتان را بگذارید جای فردی که در حال خواندن نامه ی شماست. وقتی شما او را زیباترین زن جهان / قوی ترین مرد جهان خطاب کنید و به او بگویید دوستت دارم / عاشقت هستم / برایت می میرم " چه احساسی در او شکل می گیرد؟ مطمئن باشید که علاوه بر اعتماد ، عشق و صداقت ، او چیزی به نام همدلی را از شما هدیه می گیرد و وقتی شما بتوانید همراه با ساز دل همسرتان و یا هر کس که عاشق او هستید ، آوازی عاشقانه بخوانید ، آنگاه جهان در دست شماست و شما این فرصت را دارید که برای تنها چند ثانیه هم که شده بر جهان خودتان به کمک نیروی عشق فرمانروایی کنید.

منبع : https://mohamadrezateimouri.com/lovely-letter/


مطلب پیشنهادی : https://mohamadrezateimouri.com/how-do-business-writing-work/

  • محمد رضا تیموری